ارتفاع پنجره ی مشرف به حیاط یه خوره زیاده ...
محوطه رو نمیشه دید ...
چشم دوختم به مانیتور ...
دونه های سفید برف ، میخورن توی کاور دوربین محوطه ...
سپید ِ سپید شده ...
هر وقت که میخوام خلوص سفیدی چیزی رو بیان کنم ، یاد کلمه "سپید" می افتم (احساس می کنم خلوص اش بیشتره)
روزگار رو نمیتونم با سپید توصیف کنم ، همون "سفید" براش خوبه (ناخالصی داره) !
عین این روز های من !
.
.
.
التماس دعا
اعتراف نوشت : ... أ نـ ا الـ عـ بـ د الحـ قـ یـ ر ، متی إنتبه ؟
پیامـک نوشـت : کلید عوض نشده است !